گرچه دوست عزیزم آقا جابر تواضعی در تیر سال 1392 گفته بود خیلی به حلوای نسیه آینده دل نمی بند اما در عین حال در آن ایام ، پیروزی روحانی را آغاز دوره عقلانیت و اعتدال توصیف کرده و در خرداد 1396 هم ، از اینکه جوانان ، پیام سلام مستقیم سید اصلاحات را شنیده بودند، سر ذوق آمده و به یاد دوم خرداد سال 1376 شادنامه نوشته بود. 6 سال و 6 ماه باید می گذشت تا جابر سبزاندیش به بهانه افزایش قیمت بنزین ، مطلبی برخلاف گاه نوشت بنفش خود « باید بیست سال می گذشت » بنویسد.
1- مسئله این نیست که چرا دولت تدبیر ! نرخ بنزین را افزایش داد، چرا که هموطنان ایرانی از سال 1386 تا 1398 ، افزایش تدریجی قیمت بنزین از 100 تا 1000 تومان را چهار بار تجربه کرده و آن را پذیرفته بودند. مسئله این است که دولت روحانی در این نوبت برای افزایش 300 درصدی قیمت بنزین ، مردم را به حساب نیاورد و از آنان برای اجرای این طرح کمک نخواست و با تدبیر ! ، خسارت هزاران میلیاردی ناشی از خرابکاری و اغتشاش را به ازدحام موقت مصرف کنندگان بنزین در جایگاههای سوخت ترجیح داد. جابر عزیز ، به خلف وعده های روحانی اذعان کرده و با اشاره به زبان دیبی کلاه قرمزی ، صراحتا رئیس جمهور کنونی را دروغگو دانسته و نوشته « راست و دروغ رئیس جمهور ( در بی خبری اش از افزایش قیمت بنزین ) چه دردی را دوا میکند ؟ » اما آقاجابر فراموشش شده که تا چند ماه پیش همفکران سیاسی او اعتقاد داشتند با تکرار سید محمد خاتمی ، روحانی دوباره صاحب کرسی ریاست جمهوری شد. گرچه آقا جابر در نوشته اخیر خود ، احمدی نژاد رئیس دولت های نهم و دهم را جابجاکننده مرزهای وقاحت و دروغ دانسته اما 22 سال زمامداری و سیاست ورزی مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی و حسن روحانی به عنوان روسای دولت های بعد از جنگ در سیاه نویسی امروز آقا جابر و یاس و نامیدی او از مسئولان ، بی تاثیر نیست و از این روست که او این ملک را پر از دروغ و فریب دانسته است. 2- مسئله این نیست که خون هموطنان و مدافعان امنیت در هشت ماه فتنه سال 1388 ، غائله دی 1396 یا در آشوبهای آبان 1398 و حتی در دفاع برون مرزی از خاک وطن به زمین بریزد همچنانکه امام خمینی (ره) خطاب به کوردلان گفتند : « بکشید ما را ، ملت ما بیدارتر می شود ». اما مسئله اصلی این است که اصلاح طلبان همیشه در بیان علت و معلول خونریزی ها تشکیک و در خصوص اصل امنیت و چگونگی برقراری آن تجاهل می کنند و قادر به تمایز و تفکیک اراذل و غارتگران و متجاوزان از صفوف مردم عادی نیستند تا حدی که متجاوزان به جان و مال مردم را امت خداجوی توصیف می کنند. اصلاح طلبان حتی در این سالها شهادت مظلومانه نیروهای مسلح در جنایت های تروریستی 31 شهریور 1397 در اهواز یا 24 بهمن 1397 جاده خاش یا 17 خرداد 1396 در مجلس شورای اسلامی و ... را ندیدند و در ظلمی آشکار ، مسئولیت نیروهای امنیتی ، دفاعی و انتظامی کشور در صیانت از جان و مال مردم بیگناه را خشونت و سرکوب توصیف کردند.
در سالهای اخیر هر بی سوادی شب های چهارشنبه آخر سال تهران و کلانشهرهای کشور را از نزدیک دیده باشد تایید می کند که تولید و تهیه دستی بمب ها و نارنجک های انفجاری و آتش زا چقدر باعث ترس و دلهره و حتی صدمه های جدی به شهروندان می شود اما اگر با همین نارنجک های دستی و به بهانه افزایش قیمت بنزین اموال عمومی و خصوصی شهروندان تخریب و به آتش کشیده شود عاملان این حوادث پیش چشم اصلاح طلبان با مردمی که از ترس و وحشت به خانه پناه برده باشند ، هیچ فرقی ندارند . اصلاح طلبان حتی توزیع و فروش غیرقانونی اسلحه در برخی استانهای مرزی را باور ندارند و شاید کلتی را که با آن مرحومه میترا استاد به دست محمد علی نجفی به قتل رسید اسباب بازی بپندارند. اما مردم کوچه و بازار بی اعتنا به تجاهل اصلاح طلبان ، همیشه صف خود را از آشوبگران و حامیان آنان جدا کرده اند.
3- مسئله این نیست که برخی مراجع عظام در اولین روز بعد از افزایش نرخ بنزین و تاثیر آن بر افزایش قیمت ارزاق عمومی ابراز نگرانی کردند ، مسئله این است که شیوخ اصلاح طلب که انسانی را به خاطر حب امام زمان (عج) ، حرام زاده دانستند چطور دلشان برای مردم نلرزید و حاضر نشدند تیزی کلامشان به تریج قبای روحانی گیر کند ؟
4- مسئله این نیست که چگونه آتش نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای استیضاح شخص رئیس جمهور در ماجرای افزایش ناگهانی قیمت بنزین فروکش کرد ، مسئله این است که رهبر جامعه اسلامی اعتبار خود را برای دولت مخالفش هزینه کرد تا دولت مستقر ، متزلزل و ساقط نشود و کشور در تقابل قوا ، دچار جنگ داخلی نگردد و مردم بیش از این آسیب نبینند ولی جابر عزیز به کنایه ، نسبت نمایندگان مجلس شورای اسلامی و ولی فقیه را با نسبت نمایندگان شورای ملی و محمدعلی شاه تشبیه می کند. روز شنبه 25 آبان با گسترش آشوبها در شهرهای مختلف، جلسهی فوقالعادهی شورای عالی امنیت ملی مبتنی بر وظائفی که در اصل ۱۷۶ قانون اساسی برای آن در نظر گرفته شده است، جهت تصمیمگیری دربارهی این موضوع برگزار شد. در جلسهی شورا، همهی اعضا متفقالقول بر این نظر بودند حالا که این طرح کلید خورده، باید اجرا شود، وگرنه عقبنشینی از این موضع، شدیدتر شدن آشوبها و ناامنیها را به دنبال خواهد داشت. اما اقناع نمایندگان مجلس در این شرایط، فراتر از توان رئیس مجلس بود، برای همین، نظر اعضای شورای عالی امنیت ملی این بود که برای حل این موضوع، باید از رهبر انقلاب کمک گرفته شود. صبح روز یکشنبه، جلسهی غیرعلنی مجلس برای تصمیمگیری دربارهی طرح سهمیهبندی بنزین برگزار شد. آقای لاریجانی، رئیس مجلس، در حالی به سمتِ بهارستان رفت که پیغامی کوتاه، از رهبر انقلاب برای نمایندگان دارد: «پیرو اظهارنظر برخی از نمایندگان محترم در باب مصوبهی اخیر سران قوا، لازم است به حضرات محترم نمایندگان گفته شود مقتضی است که هرگونه اقدامی درخصوص این مصوبه در مجلس در چارچوب مصوبات شورای عالی امنیت ملی باشد و از آن تخطی نشود و شرایط حساس کشور مورد توجه قرار گیرد. توفیقات آنان را از خداوند متعال خواستارم.» وقتی پیام رهبر انقلاب در مجلس خوانده شد، مجلس آرام شد.
5- مسئله این نیست که سرورهای تلگرام و توییتر و اینستاگرام در کدام کشورهاست ، مسئله این است که قطع تماس و خطوط ارتباطی برای جلوگیری از جرم و جنایت بیشتر تبهکاران و حفظ جان شهروندان در همه جای جهان به ویژه در کشورهای اروپایی شایع و متداول است اما در کشور ما اگر به همین منظور فعالیت شبکه های اجتماعی خارجی با انبوه اعضای ناشناس ، بطور موقت متوقف شود گویی نان و آب و معیشت عده ای قطع شده است . جالب اینجاست که آقاجابر قصه ما در جایی نوشته بود « همه کسانی که به آگاهی نیاز دارند، در فضای مجازی سیر نمیکنند. ما آنها را که تشنه آگاهیاند، فراموش کردهایم یا به این فکر نمیکنیم که اتفاقاً رأی و نظر آنها سر بزنگاهها چهقدر میتواند در تعیین مسیر و سرنوشت همه ما مهم باشد ».
6- مسئله این است : اعتراض مسالمت آمیز حق طبیعی مردم است اما با جستجویی ساده می توان آمار کسانی که با شکایت دولت تدبیر و امید به خاطر انتقاد به روحانی یا وزرای او محکوم به حبس شدند را استخراج کرد و آنگاه از خود پرسید کدام سازمان و وزارت خانه در دولت ، مسئول اعطای مجوز به تجمعات مسالمت آمیز است و چرا رئیس دولت اصلاحات که شعار توسعه سیاسی سر می داد و رئیس دولت کنونی که منشور حقوق شهروندی را تدوین کرد این مطالبه مهم را آنطور که شایسته است به رسمیت نشناختند ؟
|