جــان نبــاشــد جــز خبــر در آزمـــــون/ هــرکــه
را افـزون خبر جانش فــزون / اقتضاي جان چو اي دل آگهي است/ هر که آگه تر بود جانش قوي است
17 مرداد در تقويم ايران، همزمان با سالروز
شهادت محمود صارمي خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران، بعنوان نمادي براي تجليل
از صاحب قلمان و خبرنگاران انتخاب شده است، اما ارزش و کرامت اصحاب قلم، بسيار بالاتر
از آن است که براي بزرگداشت آن به اختصاص دادن روزي در تقويم بسنده کرد.
تقويم عمرمان ورق مي خورد و آنچه در ذهنمان باقي
است رخدادهاي ريز و درشتي است که اتفاقي تلخ يا شيرين را به يادمان مي آورد و
متوجه گذر زمانمان ميکند، اما تا چه اندازه مناسبت هاي تقويمي توانسته اند در حفظ
و معرفي آن رخداد، اثر بخش باشند.
بي تعارف، بسياري از مناسبت هاي يادداشت شده در
تقويم، بهانه اي هستند براي بقول کاشانيها براي ‹‹باهم بودن›› درست مثل شيريني قبولي بچه ها که به اتفاق خورده
ميشود و چيزي باقي نميماند.
از قشر تاثيرگذار جامعه براي شما سخن ميگويم،
از قشري که شبانه روز به ياد و براي مردم زنده اند، هر وقت مديري، مسؤولي، رييسي
لب به سخن مي گشايد از اصحاب قلم و رسانه به عنوان ولي نعمتان مردم و عامل اطلاع
رساني و هزار عنوان و القاب ديگر ياد ميکنند، اما نقل هر آتش که در افسانه ي
ققنوس نيست.
17 مرداد که ميرسد مسؤولان، تازه يادشان مي
افتد همان کساني که صبح و شب در کنارش بوده اند و باعث حفظ آبروي مجموعه تحت مديريتي
او شده اند خبرنگاران اند، چه واژه فرح بخشي! خبرنگار!!
اميدوارم دوستان مهرورزم در مطبوعات و رسانه ها
نارحت نشوند چون احساس ميکنم روز ‹‹خبرنگار›› چيزي مانند روز عصاي سفيد است، آري
همچنانکه ما از دنياي روشندلان چيزي نمي دانيم و هرگز نمي توانيم اتفاق ها را از
منظر آنان حس کنيم، هيچکس و هيچ چيز، غير از آنانکه هنوز دل به تيترها و خبرها
دارند نميتواند اين دنيا را لمس کنند.
آقاي مسؤول وقتي پشت ميز مي نشيند و مصاحبه
مطبوعاتي ميگذارد، آيا انتقاد پذيري را چنانکه ميگويد قبول دارد؟ يا وقتي از خبر يا
نوشته اي مي رنجد دستور مي دهد که ... البته حق با شماست چنين مديراني در ميان ما
نيستند.!
نگاه صحيح به مطبوعات كه نگاه ‹‹ن و القلم و
مايسطرون›› شهدا را قلمها ميسازند و قلمها هستند كه شهيدپرورند›› براي اصحاب
مطبوعات اين مجال را فراهم ميسازد كه مسؤولان را نقد كنند تا مانع انحراف آنها
شوند و آنها را وادار نمايند در برابر قانون و مصالح مردم خاضع باشند و به طرف
استبداد ميل نكنند.
همانطور كه بفرموده پيامبر اكرم(ص) حيات علم به
نقد و رد است، حيات جامعه نيز به نقد است و مديران جامعه اگر نقد نشوند جامعه به
ماندابي تبديل خواهد شد كه جاي مناسبي براي ادامه حيات نخواهد بود. به همين دليل،
مسؤولان و مديران از صدر تا ذيل بايد از نقد شدن استقبال كنند و حتي رسانهها را
به خاطر نقدهايشان تشويق و از آنها تشكر و قدرداني نمايند.
اما حکايت ما حکايت آن روشندلي است که شب چراغي
در دست داشت و به طعنه آنکه به او گفت:‹‹تو که نمي بيني پس چراغ را براي چه با خود
داري؟›› گفت‹‹ براي تو که ببيني و سبويم نشکني›› چراغ دست ما نيز براي آنست که ديگران
ببينند، بگذريم از اينکه با وجود ديدن سبو که سهل است، دل را هم مي شکنند.
اگر اين روز روز عصاي سفيد نيست ِ‹‹با عرض ارادت
به تمام روشندلال عزيز›› پس چه کسي در اين شهر ميخواهد
خبرنگاران را ببيند؟ آيا از وضع معيشتي نمايندگان افکار عمومي خبر داريد؟ از بيمه،
درآمد و حتي از زندگي روزمره آنان چطور؟ اگرقراراست يک روز در تقويم براي حفظ آبروي
ما درج شود و همان يکروز مجالي براي عرض اندام مديران براي نشان دادن خودشان باشد
چه فرقي ميکند که نام درج شده در تقويم، روز ‹‹خبرنگار›› باشد يا روز حفاظت از محيط
زيست؟ اين روز به قول دوست بزرگوارمان جناب مدرسي روز زبان خبرنگار وگوش مديران
است!
باز هم با اين اوصاف بايد لبخند بزنيم و تشکر
کنيم و اداي کودکاني را که از شيريني موفقيت شان خوشحال ميشوند دربياوريم، اما
باشد ما چشم اميد به خداي احد واحدي داريم که مردم را به خوش خلقي و برادري با هم نوع
دعوت ميکند.هرچند كودكي مادرقالب كلام واجراي برنامه خلاصه بود كه گاه طعنه به
حرمت نيز مي زد! .
امسال دريك فضاي متفاوت تر وبا تشريفات بهتر
ودرمكاني ايده آل تر كه جاي سپاس نيز دارد ‹‹سراي عامري ها›› مراسم روز خبرنگار
باهمت وهمكاري ارگان هاي بسياري برگزارشد .
مراسمي
كه قراربود كه مقام خبرنگار از سوي اشخاص، سازمانها و ارگانهاي گوناگون پاس داشته
و از آنها تجليل شود، اين پاسداشتن ها و تجليل ها اما چندان خبرنگاران را راضي
نکرده و به خواسته هايشان نرساند، چه بسا آنها نيازي به اين تجليل ها نمي بينند و
چشم داشتي نيز به آن ندارند،چرا که وعده و وعيدها و همه چيز در همين يک روز تمام مي
شود و ديگر نامي از خبرنگار نيست تا سال ديگر و روز خبرنگاري ديگر و نياز، چيز ديگري
هست و بس.
مراسم روز خبرنگار امسال که با حضور خبرنگاران
و اصحاب رسانه كاشان و به همت فرمانداري ويژه، شهرداري ،اداره ميراث فرهنگي
گردشگري وصنايع دستي و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي كاشان در خانه تاريخي عامري ها
برگزار شد، چنگي به دل نزد، هر چند فضاي ايده آل وهويت
هاي تاريخي اين مكان ومزيد برآن استقبال
دوستانمان درمطبوعات ورسانه هاي مختلف نشان از شکوه اين مراسم داشت اما بايد اذعان
کرد اين مراسم در شأن خبرنگاران برگزار نشد و در واقع پاسداشتي به نام خبرنگاران
بود و به کام ديگران.پاسداشتي عاري از شان نه دررفتار ...نه در گفتار ، نه دراجرا
ونه درتقدير وايضا تناسب تقدي، تناسبي که گاه اهم جاي مهم نشسته وسره از ناسره نمايان
نميشد.چه رسد به تعادل وتناسب!
عدم وجود وحدت رويه و تفکر نو در بين برگزار
کنندگان مراسم روز خبرنگار و از همه مهم تر سردرگمي و حاشيه نشيني خبرنگاران
ودرسايه بودن آنان، اين مراسم را کسل کننده و تکراري کرده بود، از صحبت هاي تکراري
چهره ها و افراد خاص! با صحبت هاي شعاري و مقوله اي مديران و حتي اجراي بي ادبانه
مراسم... - و به قول خودشان حرفي هم براي گفتن نداشتند گرفته تا دعوت بي مورد از
خبرنگاراولي هاي پرطمطرق و افراد نامعلومي که معلوم نيست تاثيرگزارکدام رسانه
وجناح اند..!
همچنين قول هايي كه هر ساله توسط ، روسا در روز
خبرنگار به خبرنگاران داده مي شود اما تا سال بعد به ورطه فراموشي سپرده مي شود، و
هيچ که هيچ .ايضا هديه به خبرنگاران که بسياري از دريافت کنندگان آن از جامعه خبري
نبودند و بسياري از خبرنگاران باسابقه و پرتلاش شهرستان به دلايلي نامعلوم از قلم
افتادند و صدايشان به جايي نرسيد.
به هر روي، سالروز 17مرداد، نمادي از تلاش و
سختکوشي خبرنگاراني است که با تلاشي تا پاي جان و بدون هيچ چشم داشتي، عاشقانه و بي
پروا در عرصه وسيع اطلاع رساني جان خود را بر کف نهاده و با عشقي وصف ناپذير نسبت
به کار خود و گاه با دريافت حق الزحمه اي ناچيز در اين عرصه تلاش مي کنند.
خبرنگاران با سلاح قلم در سرزمين آگاهي قدم مي زنند
و با تکيه بر اصول صحت، دقت و سرعت هر مشکل و معضلي را ناديده گرفته و هر خطري را
به جان مي خرند تا اخبار گوناگون را در آن لحظه مخابره مي کنند تا به دست عموم مردم
رسيده و باعث آگاهي بخشي شوند.
از آنجايي که حرفه خبرنگاري و در کل عرصه
خبررساني، حرفه و شغلي سخت، طاقت فرسا و خطرپذير است، اقدامات رضايت بخشي در اين
زمينه از سوي مسؤولان امر صورت نگرفته تا اين قشر زحمتکش از جامعه با طيب خاطر و
آسودگي خيال به امرار معاش، گذران امور و انجام کار بپردازند.
اميد است مراسم پاسداشت خبرنگاران در سالهاي آتي،
تنها براي خبرنگاران، با حضور خبرنگاران، بدون شعار و وعده و وعيد و در شأن اين
قشر زحمتکش، مظلوم و بي پناه برگزار شود.
پس اي تقويم!يكسال ديگر با متنانت واستواري با
سري بالا وثابت قدم ميمانيم ومي ايستيم ودر راستاي رسالت خودكه آگاهي وآگاهي
وآگاهي دادن به جامعه است تلاش ميكنيم تا لااقل يک روزت را كه به نام ما کرده اي
و در سينه ات نام ما را با خود داري كاملا از آن خودمان وبراي خودمان رقم بخورد.
اسم اعظم بكند كار خود اي دل خوش باش كه به تلبيس وحيل ديو سليمان نشود